" اگر این بار باشد وجدان خواب آلوده ات بیدار: تفنگت را زمین بگذار......"
درود بر " فریدن مشیری " و " استاد شجریان" که همچنان تحسین مان را بر می انگیزند:
تفنگت را زمین بگذار ، که من بیزارم از دیدار این خونبار نا هنجار.
تفنگ در دست تو یعنی: زبان آتش و آهن. من اما پیش این اهریمنین ابزار بنیان کن،
ندارم جز زبان دل.....دلی لبریز مهر تو ، ای با دوستی دشمن.....
زبان آتش و آهن ، زبان خشم و خونریزی ست ، زبان قهر چنگیزیست.
بیا بنشین ، بگو ، بشنو سخن شاید ، فروغ آدمیت ،راه در قلب تو بگشاید....
برادر ای برادر، گر که می خوانی مرا بنشین برادر ،تفنگت را زمین بگذار ، تا از جسم تو ،
این دیو انسان کش برون آید.
تو از آیین انسانی چه می دانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر جان را خدا داده ست ، چرا باید تو
بستانی؟؟؟؟؟؟؟
چرا باید که با یک لحظه ی غفلت ، این برادر را ، به خاک و خون بغلتانی؟؟؟؟؟؟؟؟
گرفتم در همه احوال ، حق گویی و حق جویی.
و حق با توست ، ولی حق را برادر جان ، به زور این زبان نافهم آتش بار ، نباید جست.
اگر این بار باشد وجدان خواب آلوده ات بیدار:
تفنگت را زمین بگذار.........
پ.ن :البته واضح و مبرهن است که باید از نت دانلود بفرمایید!!!!!!
پ.ن:" من در این گوشه که از دنیا بیرون است ، آسمانی به سرم نیست.وز بهاران خبرم نیست.هر چه می بینم دیوار است.آه این سخت سیاه ، آنچنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس ، نفسم را بر می گرداند...."
خیلی قشنگه............ولی من چیزی از شعر و شاعری نوفهمم.
پس تو هم تفنگت را زمین بگذار [چشمک]
سلامممممممممممم:) کاش یه روز تفنگاشونو زمین بذارن همه
آپ جدید دارم قدم رنجه کنید سری بزنید [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل] از تذكرتون ممنون واقعا استاد حرف نداره